|
|
|
معرفی و بررسی کتاب «ما و
جهان اساطيری»
|
-
|
معرفی و بررسی کتاب «ما و جهان اساطیری»، با
حضور و سخن گردآورنده: باربد گلشیری
سخنرانان: دکتر محمود جعفری دهقی، دکتر سید
حسین مجتهدی
دبیر نشست: محمد علی عزت زاده
دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه
تهران، تالار کمال
سه شنبه 20 آذر ماه 1397، ساعت 15
|
 |
|
خبرآنلاین؛ خبرگزاری تحلیلی ایران، 12 آبان 1397
|
|
....
|
|
|
|
|
|
اعتماد؛
سه
شنبه 17 بهمن 1396
|
|
|
|
گزيده
ای از بازتاب هفدهمین سالگرد هوشنگ
گلشیری، خرداد 1396
ایران
آنلاین،
16 خرداد 1396
|
|
وقایع
اتفاقیه، 16 خرداد 1396
|
|
قانون
آنلاین، 17 خرداد 1396
|
|
ایران،
چهارشنبه 17 خرداد 1396
|
|
|
سنگ
گور هوشنگ گلشیری، باربد گلشیری؛ چهارشنبه 24 آذر 1395
|
در
مطلب «در هراس از مردگان؛ هوشنگ
گلشیری سنگ قبر نمیخواهد»
نوشتهی س. حمیدی عصر
نو: (سه
شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۵) [1]
آمده «هوشنگ
گلشیری در امامزاده طاهر تنها مردهای
است که سنگ قبر ندارد،» اما دو عکس
از سنگ قبر او منتشر کردهاند.
متاسفانه نویسنده حتی نگشته که
ببیند هوشنگ گلشیری روزی سنگ قبر
دیگری داشت که شکستند و بردند و
اخیرا سنگ قبر دیگری برای او گذاشتهایم،
یعنی همین سنگی که در عکسها میبینید.
سالها پیش سنگش را شکستند، سنگی
که آقای فرشید علیمی ساخته بود. با
دوستی بر سر مزارش رفتیم و بر جایی
که کنده بودند و برده بودند داستان خانهروشنان
را ورقورق کردیم و چسباندیم
که آن را هم به طرفةالعینی پاک
شستند. مسئول امامزاده طاهر گفت که
دزد برده و «اگر چیز بود مال شاملو
را میشکستند.» گفتم که سنگ شاملو
را که بارها شکستهاند. گفت که آن
کار طرفداران خودش بوده تا شلوغ
کنند.
بدیهیست که سنگ قبر نمیبایست
لزوما از سنگ گرانیت یا مرمر باشد
تا سنگ قبرش بدانیم. گور سپانلو را
اصلا از آسفالت ساخته بودم که آمدند
یکجا سیمان کردند و رفتند.[2]
نویسنده همچنان نوشته: «بدون تردید
اگر همان نوشتهی کوتاه بر صفحهی
فلز بالای قبر نباشد، یافتن قبر
هوشنگ گلشیری برای آدمی ناآشنا
مشکل خواهد بود.» در همان عکسی که
منتشر کردهاند امضای نم آبزدهی
گلشیری را میتوانید ببینید. و نیز
اگر گلبرگهای پرپرشده را کنار
بزنید و کنار سنگ رو به مزار
محمدجعفر پوینده و محمد مختاری
بایستید میتوانید سنگنبشت او را
بخوانید که از خانهروشنان
اوست:
...
به خاکش اگر بسپارند یا به امانت
اگر در لایهی زیرین خاکش خاک کنند.
همسایهی ظلمت است کاتب. بوی کاغذ
نانوشته را میدهد یا مدادی که
نتراشیده باشندش. در تابوت ناگفتههاست
که هست.
بعد
از «هست» دیگر سنگ شکسته است.
ناتمام مانده است. سنگ را از قصد
شکسته ساختم تا هم ناتمامی او را
برساند و هم تاریخ گوری را که
برنتابیدند. این سنگ که میبینید
تاریخ همان «چیز بودن» است. دو هفتهای
حتی نمیگذرد که نگذاشتند در
سالگرد قتلهای زنجیرهای لحظهای
بالای سنگ پدرم بایستم و توبیخ
کردند که اگر آن قبر پدرم است چرا
روی گورهای پوینده و مختاری هم گل
میگذارم؟ یادم نیامد. باید میگفتم:
چون همسایهی ظلمت است کاتب.
|

|

|
|
|
دوماهنامهی
فرهنگی-اجتماعی مروارید،
سال پنجم، دوره جدید، شماره دوم، آبان
و آذر ۱۳۹۵
|
«طبیعت
ما و مرگ ما؛ از بیماری و مرگ هوشنگ
گلشیری و عباس کیارستمی»
باربد گلشیری
|
متن
را بخوانيد. |
|
|
روزنامه
شرق؛ شنبه
۶
شهريور ۱۳۹۵ -
شماره
۲۶۶۶
|
|
|
گزيده ای از بازتاب شانزدهمین سالگرد
هوشنگ گلشیری، 1395
اعتماد؛ یکشنبه 16
خرداد 1395
|
|
ایبنا؛
خبرگزاری کتاب ایران؛ یکشنبه ۱۶
خرداد ۱۳۹۵
|
۱۶
خردادماه؛
سالگرد درگذشت هوشنگ گلشیری
یادداشتی
از فرزانه طاهری
|
متن
را بخوانيد. |
|
ایسنا؛
خبرگزاری دانشجویان ایران؛ یکشنبه ۱۶
خرداد ۱۳۹5
|
|
وقایع
اتفاقیه؛ يکشنبه 16 خرداد 1395
|
|
هنر
انلاین؛ يکشنبه 16 خرداد 1395
|
|
آرمان امروز
؛
يکشنبه 16
خرداد 1395
|
|
آرمان امروز
؛
دوشنبه 17
خرداد 1395
|
|
|
|
|