“شاه
سیاه پوشان” هم اثر دیگری منسوب به
گلشیری است که به شکل غیر رسمی در ایران
انتشار یافت، کتاب این بار شرح حال
نویسندگان دردهه شصت است. داستانِ
اسارت نویسنده ای در دست عناصر
اطلاعاتی، که باز هم مشابه بسیاری از
آثار گلشیری، راوی، خود قهرمان اصلی
داستان نیز هست. تلفیق قصه های کهن
ایرانی با مشقات جامعه ی روشنفکر و
دغدغه های مبارزان سیاسی در سالهای
پایانی جنگ، درون مایه ی اصلی این
داستان است.
تا
این که در رمان نسبتا طولانی ” جن زده”
که این بار دیگر به قول راوی داستان، نه
از زبان یک انسان عادی بلکه از قول جن
زده ای بیقرار نقل می شود، همانند بره ی
گمشده ی راعی در پی هویتی ناپیدا و
مفقود است، بی خویشتنی غریبی که او را
به دیار حیرانی و سرگشتگی کشانده است.
این رمان همانند شازده احتجاب مملو است
از فلاش بکهای ظریف وهنرمندانه . ” جن
زده” رمانی بود که گلشیری در حفظ کلمه
کلمه ی آن وسواس داشت و شاید به همین
دلیل نتوانست آن را از محاق توقیف
برهاند و آرزویش مبنی بر انتشار آن در
ایران برایش دست نیافتنی ماند.
با
این اوصاف، واضح می نماید که هوشنگ
گلشیری نویسنده ای برای همه ی اعصار
است، اویی که خود رنج زندان، سانسور و
اختناق را کشیده بود، در صدد انتقال
دانسته هایش به نسلهای در راه بود،
گویی می دانست که دشمنی سیاه استبداد،
با جوهر قلم نویسندگان، را پایانی نیست.
شاید از همین رو ست که گفته بود: “اگر
در آبی خُرد نهنگی پیدا شود راه جاده اش
گویا این است که آب را گل آلود کند تا
نبیند که نهنگ است و من البته اگرنهنگ
این آب خرد داستان نویسی ایران باشم،
این طورها زیسته ام: گاهی سر به دیواره
ها کوبیدم، چه با کار سیاسی، چه با شرکت
در همه جلسات و دوره های کانون از ۴۷ تا
حالا، چه با مقالاتی در نقد. از این
روزها گذشته سعی کرده ام که به نسل بعد
بی توجه نمانم تا از این آب خرد همان
نبیند که من دیده ام. حالا دیگر راه به
دریا پیدا کرده ام، یعنی می توان رفت یا
ماند، بس، دیواره ها تحمل پذیرتر شده
اند، شاید مفر اصلی نزدیک تر شده است،
مرگ”
باری،
“نهنگی که” به قول “کیومرث نجاتی پور:”…
دریا را به تنگ آمده بود، اقیانوس
آسمانها را طلبید” ولی هنوز ” آینه
های دردار” خواب او را می بینند، به
قول خودش:
…اگر
به ناگهان نباشم هیچ جا، فکر می کنند
حتما جایی هستم، همین دور و برها شاید.
[ii]
[i]
هوشنگ گلشیری،”شازده احتجاب”
[ii]
هوشنگ گلشیری، ” خانه روشنان”، دست
تاریک دست روشن
|