مراسم
اهدای جوایز سیزدهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ
گلشیری
بعدازظهر
روز جمعه، 5 اردیبهشت 1393، در مراسمی خصوصی در
خانـﮥ هوشنگ گلشیری جوایز برندگان اهدا شد، و
نیز از گلی ترقی، داستان نویس معاصر ایران،
تجلیل شد.
در این مراسم محمود دولت آبادی،
ضیاء موحد، ایرج کابلی، بهمن فرمان آرا، عباس
مخبر (اعضای هیئت امنای بنیاد)، کامران فانی،
بابک احمدی، نسترن موسوی و عبدالعلی عظیمی (اعضای
هیئت مدیرۀ بنیاد)، حسین سناپور، حسن شهسواری
(عضو کارگروه جایزه)، مژده دقیقی، مرتضی
ثقفیان (شاعر و مترجم و از یاوران بنیاد)، ساعد
مشکی، سلمان امین (داستان نویس برندۀ دورۀ قبل
در بخش رمان اول)، حسین کریمی (مدیر انتشارات
نیلوفر و از یاوران بنیاد)، امیر حسین زادگان (مدیر
انتشارات ققنوس و ناشر یکی از آثار برنده)،
شمیم مستقیمی (از انتشارات حرفه هنرمند و
ناشر اثر تقدیری)، احمد خالقی (مدیر انتشارات
رخداد نو و ناشر یکی از آثار برنده) از جمله
حاضران بودند.
|
برنامه
با خوشامدگویی فرزانه طاهری، مدیر عامل بنیاد
گلشیری، آغاز شد. فرزانه طاهری ضمن توضیح
دربارۀ علت خصوصی برگزار شدن این مراسم گفت که
پس از شنیدن پاسخ منفی به درخواست بنیاد از یک
مکان فرهنگی عمومی برای برگزاری مراسم اهدای
جوایز گلشیری، و طولانی بودن روند اخذ مجوز از
وزارت ارشاد برای ارائه به سالنهای مراکز
فرهنگی دیگر، از خیر برگزاری مراسم عمومی
گذشته اند و امیدوارند سال آینده سر فرصت به
این خواستـﮥ بنیاد و علاقه مندان به شرکت در
مراسم جامـﮥ عمل بپوشانند.
فرزانه
طاهری، در توضیحی کوتاه از تشویق بنیاد به
برگزاری جایزه در چهار بخش به روال سابق، گفت
که خود بنیاد هم بسیار علاقه مند است، اما با
توجه به افقی که پیش رو میبیند، فعلا به همین
دو بخش رمان و مجموعهداستان اول اکتفا
خواهند کرد
در
ادامه نیز با تشکر ویژه از داوران بنیاد که
امسال به دلیل تنگی وقت فشار زیادی متحمل شدند
از یاوران مالی بنیاد تشکر کرد که سبب شدهاند
بنیاد بتواند با دستانی بازتر عمل کند.
مدیر
عامل بنیاد گلشیری سپس از دیگر یاوران بنیاد
سپاسگزاری کرد. «تشکر ویژه از تایماز منقبتی
که زحمت
جمع آوری و ارسال کتابها برای ناشران را
کشید. تشکر از ناشرانی که کتابها را هدیه
کردند. تشکر از همـﮥ دوستان جوان که یاوران
همیشگی بنیادند (علی شیرخدایی، در تدارکات و
عکاسی مراسم؛ پیام برومند فرد، در تدارکات و
چاپ پوستر و عکس؛ شهریار حاتمی، در تدارکات) و
نیز فریبا دیلمی در تدارکات و امور اجرایی
بنیاد؛ مجید نقائی در مدیریت و مسئولیت سایت
بنیاد؛ ساعد مشکی درطراحی و چاپ لوحهای
تقدیر هر دوره. فرزانه طاهری همچنین یادی کرد
از سیما مایلافشار، عضو هیئت مدیره بنیاد،
که گرچه چند سالی است دیگر در ایران نیست، از
دور نگران بنیاد است و گشاده دستانه به بنیاد
کمک میکند. سپاس ویژه از همـﮥ آنها که دستاندرکاران
جایزه و بنیاد را دلگرم و تشویق می کنند، چون
بدون این یاوریهای بی چشمداشت، بنیاد نمی
توانست بهرغم همـﮥ مشکلات ریز و درشت و
خستگی وسرخوردگی های گاه توانفرسا به
کارش ادامه بدهد.»
مدیر
عامل بنیاد گلشیری در پایان هم اظهار
امیدواری کرد که شرایطی فراهم بشود که بنیاد
بتواند در هر چهار بخش برندگان را برگزیند و
مراسم را نیز در مکانی عمومی برگزار کند.
همچنین یادی کرد از سیمین بهبهانی و علیاشرف
درویشیان، اعضای هیئت امنای بنیاد، که به علت
کسالت نتوانستند در مراسم شرکت کنند و
برایشان آرزوی سلامتی کرد. نیز از چهار تن از
داوران مجموعهداستان اول، هلن اولیائینیا،
شاپور بهیان، علی خدایی و فرهاد کشوری، که
ساکن اصفهان هستند و در مراسم حضور ندارند. در
پایان هم یادی کرد از هنرمند درگذشته، فریده
لاشایی، که تندیسهای بنیاد یادگار اوست.
|
|
پس
از سخنان فرزانه طاهری، فیلم کوتاهی از
داستانخوانی گلشیری پخش شد. گلشیری در این
فیلم صفحات آغازین داستان «خانهروشنان» را
خوانده بود.
سپس نوبت
به نسترن
موسوی، عضو هیئت مدیرۀ بنیاد و کارگروه جایزۀ
این دوره، رسید که گزارشی از روند داوری این
دوره ارائه داد و یادی از درگذشتگان اهل قلم
کرد:
از آخرین باری که دور هم در اسفند
1391 جمع شدیم 14 ماه میگذرد. در این فاصله، کمی
دقیقتر بگویم از نیمـﮥ تیر ماه 1392، شروع
کردیم به تهیـﮥ فهرست کتابهایی که میبایست
برای این دوره از جایزۀ هوشنگ گلشیری خوانده
میشد. امسال هم نیت مان بررسی نخستین اثر
نویسندگان رمان و مجموعه داستان بود، که به
عبارتی میشود دومین دور از سیاست جدیدی که در
پیش گرفتهایم.
تا داوران هر بخش مشخص شوند و قبول
زحمت بکنند به شهریور ماه رسیدیم و چند
وقتی طول کشید تا کتاب های مورد نظر هم
برای خواندن در اختیار داوران گذاشته شود.
داوران رمان در تهران و داوران مجموعه
داستان در اصفهان دور هم می نشستند تا
دربارۀ آثاری که خوانده بودند بحث و گفت
وگو کنند. در مجموع، داوران مجموعه
داستانها سه بار و داوران رمان هم سه بار
تشکیل جلسه دادند و هر بار ساعت ها وقت
گذاشتند که کیفیت و محتوای کارها را با هم
مقایسه کنند تا بتوانند در دو مرحله
اعلام نتیجه کنند. در وهلـﮥ اول در اسفند
ماه نامزدهای دورۀ سیزدهم را مشخص کردند
و در آخرین نشست خود در فروردین هم
توانستند از میان نامزدها کتاب های برنده
را انتخاب کنند.
|
به هر
صورت، رسیدیم به امروز که با
حضور شما این دوره از جایزه را به پایان
برسانیم. با تاخیری که پیش آمده بود،
شنیدیم که اینجا و آن جا گفتند و نوشتند
که ’امسال
از جایزهی هوشنگ گلشیری خبری نیست‘!
خیر،
ما پوستکلفتتر از آن شدهایم که کنار
بکشیم ...
سرانجام آن که
وظیفـﮥ یادآوری نام
درگذشتگان اهل قلم سال گذشته را به من
سپردند. طبعا دوست داشتم با نکتـﮥ شیرین
تری سخنام را به پایان ببرم، اما
بالاخره کسی باید این رسم نیکو را به جا
میآورد. چه بسا گرامیداشتِ یاد این
رفتگان در حقیقت دلداری دادن به خودمان
باشد و این که گرچه این کسان دیگر در میان
ما نیستند اما نام شان و نوشته هاشان در
کانون توجه جمع ما قرار دارد:
|
بهمن
فرزانه (چه تصادفی است که مترجم مارکز و
خود مارکز از رفتگان یک سال اند!)؛ علیشاه
مولوی؛ محمود استادمحمد؛ منصور کوشان و
احمد کسیلا
با اینهمه، شاید پر بیراه نباشد
که بگویم، یعنی آرزو کنم، که ادای دین ما
به درگذشتگان این سالها حکم همان حلقه
ای را پیدا کند که گذشته را به آینده میپیوندد،
نویسندگان قدیمیرا به نوقلمان، تا این
زنجیرۀ درازآهنگ همچنان راه خود را
بپوید. کوشش بنیاد گلشیری نیز آن است که
در حد توان خود نگذارد این زنجیره از هم
بگسلد.
سپس
نوبت به اعلام برندگان بخش مجموعهداستان اول
رسید. ابتدا مهدی
ربی بیانیه ای کوتاه به نمایندگی از داوران
این بخش قرائت کرد و توضیح داد که تبادل نظر
داوران به جلسات حضوری منحصر نبوده و به صورت
تلفنی و ایمیلی هم انجام گرفته است.
|
|
بیانیـﮥ
داوران مجموعه داستان اول
هیئت
داوران سیزدهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری (در
بخش مجموعه داستان اول) ضمن عرض تبریک به
برندگان این دوره و آرزوی موفقیت و پایداری در
راه دشوار «نوشتن» برای همـﮥ نویسندگان جوان
کتاب اولی، لازم می داند نکاتی را با
علاقهمندان به داستان کوتاه ایرانی در میان
نهد که حاصل نگاه با فاصله و بی طرفانـﮥ هیئت
داوران به وضعیت «مجموعه داستان های اول»
بهخصوص در دوسال اخیر است :
به
نظر می آید نویسندۀ جوان – که منظور از این
ترکیب در این متن نویسنده ای است که در آغاز
راه نوشتن است – امر خطیر نوشتن را سهل گرفته
است. غالب داستان ها چنان نوشته شدهاند که
گویی در همان نشست نخستین «به پایان رسیده»
تلقی گشته اند . انگار هر داستان در همان تحریر
اول آغاز شده، شکل گرفته و به پایان رسیده و
نویسندۀ آن هیچ جایی برای بازنویسی و پرداخت
چندباره در نظر نگرفته. این گونه است که با
داستان های زیادی مواجه می شویم که بیشتر شبیه
کارهایی کلاسی یا مشقی تمام نشدهاند که برای
رسیدن به شکل مناسبی از داستان کوتاه نیاز به
بازنویسی چندباره دارند. شاید نویسندۀ جوان
دوباره باید به یاد بیاورد که خلق یک داستان
کوتاه درخشان بسی دشوارتر از خلق گونه های
بلندتر داستان است، چرا که نویسنده در مجالی
کوتاه باید همـﮥ توانایی های خویش را به
نمایش بگذارد و از همـﮥ ظرفیتهای موجود در
خلق اثرش بهره گیرد. به عبارتی روشنتر ،کنار
هم قرار گرفتن متن هایی چندصفحهای با
پرداختی ناکافی و چاپ این آثار در شکل و شمایل
یک کتاب لزوماً به معنای خلق «یک
مجموعهداستان » نیست.
و
نکتـﮥ آخر اینکه با خواندن مجموعه
داستانهای سال های اخیر بیش از پیش روشن می
شود که ارتباط نویسندۀ جوان ایرانی با پیشینـﮥ
غنی و پرمایـﮥ داستان نویسی ایران در صد سال
اخیر و حتی با سنت داستان نویسی جهانی کمرنگ
تر شده و جای آنها را فضاهای مجازی و سینما
گرفته است. نتیجـﮥ این کم خبری انجام تجربه
هایی تکراری در عرصـﮥ داستان نویسی ایرانی
است که در صورت آگاهی نویسنده از سنت داستانی
پیش از خود شاید به گونه ای دیگر انجام می گرفت.
این مسئله ای است قابل تأمل که توجهی ویژه
میطلبد.
با
آرزوی توفیق
هلن اولیایی نیا ،علی خدایی،فرهاد کشوری
،شاپور بهیان ،مهدی ربٌی
مجموعه
داستان اول
داوران این بخش از
میان آثار
نامزد شده دو اثر
را مشترکا شایستـﮥ دریافت جایزه شناختهاند.
|
داستان نویس
گرامی
جناب
آقای محسن عباسی
هیئت داوران مجموعه داستان اول
سیزدهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری
مجموعهداستان
در هوای گرگومیش را به دلیل:
-
استفادۀ
خلاقانه از عنصر فضاسازی در روایت
داستانی و انتخاب فضاهای ملموس و
درک شدنیِ متناسب با نوع داستان؛
-
خلق
شخصیت هایی ملموس و معاصر در جامعه ای
پرتب و تاب با درگیری های آشنایی همچون
عشق و حسادت و احساس خلأ و مسائل و
دردهای گاه کوچک با تأثیری عمیق و گاه
ویرانگر؛
-
ارائـﮥ
روایت هایی از زندگی با ضرباهنگ مناسب
برای نشان دادن روابط پیچیده و درونی
شخصیت ها با خود و دیگران، و ایجاد
لحظه هایی پرایهام و چندلایه در زندگی
آنها؛
-
استفاده
از زبانی پاکیزه و مناسب در روایت
داستانی؛
-
پایان بندی های
هوشمندانه که امکان کشف دوبارۀ داستان
را برای مخاطب فراهم می کنند؛
-
و
خلق داستانهایی که در «نگفتن» گفته
می شوند
برندۀ
مشترک عنوان بهترین مجموعه داستان اول
سال 1391 شناخته است.
قلــمتان
بــر دوام بـاد تــا بـاز هـم بر غـنای
ادبـیـات داسـتانی فـارسی بـیفزایید.
|
بنیاد
فرهنگی ـ مطالعاتی هوشنگ گلشیری
|
هیأت
داوران: هلن اولیایی نیا، شاپور بهیان،
علی خدایی، مهدی ربی، فرهاد کشوری
|
محمود دولت آبادی
تندیس و لوح تقدیر همراه با جایزۀ نقدی (پنج
میلیون ریال) را به محسن عباسی اهدا کرد
|
محسن
عباسی در سخنانی کوتاه این روز را یکی از
به یادماندنی ترین روزهای زندگی اش دانست
و از ناشرش برای چاپ این مجموعه و
برگزارکنندگان جایزه تشکر کرد و گفت:
«تا
روزی که قلم به دست دارم برگزیده شدن در
این جایزه برایم مایـﮥ امید است و
امیدوارم در آینده افق روشنی برایم ترسیم
کند تا زحمات دوستان در این جایزه را قدر
بشناسم.»
|
سپس برندۀ دیگر این
بخش معرفی شد.
داستان
نویس گرامی
جناب
آقای علی چنگیزی
هیئت
داوران مجموعه داستان اول سیزدهمین دورۀ
جایزۀ هوشنگ گلشیری
مجموعهداستان
کاج های مورّب را به دلیل:
-
استفادۀ
بجا از ظرفیت های زبان محاوره و عنصر
گفت و گو در ساختن فضا و زمان و شخصیت در
داستان ها و انتخاب ضرباهنگ مناسب برای
هر داستان؛
-
خلق
فضاهای داستانی تازه و متفاوت با
فضاهای مرسوم و تکراری برخی از داستان
های امروز؛
-
ایجاز
در روایت رخدادها بویژه تجربـﮥ جنگ با
پرهیز از قهرمان پردازی های اغراق آمیز
و سانتی مانتالیزم؛
-
تلاش
در جهت روایت تازهای از مهاجران جنگ
زده و زندگی انسان هایی که معمولاً در
حاشیـﮥ جامعه می زیند
برندۀ
مشترک عنوان بهترین مجموعه داستان اول سال 1391 شناخته است.
قلــمتان
بــر دوام بـاد تــا بـاز هـم بر غـنای
ادبـیـات داسـتانی فـارسی بـیفزایید.
|
|
بنیاد
فرهنگی ـ مطالعاتی هوشنگ گلشیری
|
هیأت
داوران: هلن اولیایی نیا، شاپور بهیان،
علی خدایی، مهدی ربی، فرهاد کشوری
|
|
حسین سناپور تندیس و
لوح تقدیر همراه با جایزۀ نقدی (پنج میلیون
ریال) را به علی چنگیزی اهدا کرد و او در
سخنانی از بنیاد و داوران این بخش سپاسگزاری
کرد.
|
بزرگداشت
گلی ترقی
مطابق
سیاق چند دوره گذشته که در مراسم اهدای جوایز
گلشیری از نویسندگان پیشکسوت نیز تقدیری صورت
می گیرد، سنتی که با زنده یاد اسماعیل فصیح
آغاز شد و با علی اشرف درویشیان و محمود دولت
آبادی ادامه یافت، امسال بنیاد گلشیری از گلی
ترقی تقدیر کرد که متاسفانه به دلیل عدم حضورش
در ایران نتوانست در مراسم شرکت کند.
کامران
فانی دربارۀ گلی ترقی و زندگی و آثارش سخن گفت.
سپس
فرزانه طاهری لوح تقدیری را که بنیاد تهیه
کرده بود قرائت کرد.
-
برای گلی
ترقی، رهرو آهسته و پیوستـﮥ ادبیات
داستانی ایران که نزدیک به پنج دهه بر
سر «میعاد»ش ایستاده و با داستان هایش
توان ستایش زندگی و ذهن و زبانی رنگین و
زیبا را پیشِ رویمان نهاده است؛ «بزرگ
بانوی هستی» که
با پرسش های فلسفی اش همدوش «پری
دریایی» شوخ و شنگ و طنازش لغزان از
میان زمان ها چند نسل را به سحر کلامش
با خود همراه کرده است؛
-
برای گلی
ترقی، روایت گر زنانی که با زنان
اساطیر پهلو می زنند، کاشف کودکی های
شاد و بیخیال در عین دلهره ها و رنج و
رازهای تشرف به بلوغ و بزرگسالی و عشق و
مرگ، کاوشگر گذشته ای که از ازل تا به
اکنون و آینده
رسوخ می کند، روایتگر دغدغه های
مهاجرت و غربت
که در بندِ مرزهای جغرافیایی یا
نوستالژی سترون و نوحه سرایی گرفتار
نیست، ترسیم گرِ دغدغه های انسانی که
اگر «جایی دیگر» است، در
«خواب زمستانی» نمی ماند و در میانـﮥ «دو
دنیا»، بر دو پای استوار می ایستد؛
-
برای گلی
ترقی، خالق شخصیت هایی جاندار با
فردیت انکارناپذیرشان در عین تعمیم
پذیری به انسان و وضعیتش با حماقت ها و
تراژدی ها و ناتوانایی هایش، نظارهگر
و راویِ تیزبین و مهربان و منصف و همدل
تجربه ها و اشتباه ها و ناتوانایی های
تراژیک آفریده هایش؛
-
برای گلی
ترقی و روایت های لایه لایه اش از آدم
ها و موقعیت های تراژیک بدون انگیختن
رقت قلب، که به اعجاز طنزش برون از
طاقتمان سنگین بارمان نمی کند؛
-
برای گلی
ترقی که از «خاطره های پراکنده»اش
داستان هایی درخشان آفریده است با
ریشه های عمیق در سنّت داستان گویی این
ملک و جهان، داستان هایی که در آنها
واقعیت و رؤیا، حقیقت و آرزو ، خاطره و
خرافه و افسانه با هم گره خورده اند؛
-
برای گلی
ترقی و بهره گیریِ عاشقانه اش از
امکانات زبان فارسی، احترامش به جادوی
کلمات، و زبان زلال و روان و موجز و
رنگارنگِ کاملا هماهنگ
با جهان داستانی اش، به پاس تشبیهات و
تعابیر بدیعش، موسیقی و ضرباهنگ کلامش
در خدمت ساختن فضا و شخصیت ها، وسواسش
در گزینش واژه ها، و فضاسازی ها و
تصاویر درخشانش،
-
برای گلی
ترقی به پاس رهرو ماندن و جا خوش
نکردن بر قله های فتح شدهاش، به
میمنت «فرصت دوباره»ای که برای خواندن
داستان هایش یافته ایم و چشم بهراه «اتفاق»
تازه ای که در داستان نویسی رقم خواهد
زد و به امید «بازگشت»اش؛
-
و به شکرانـﮥ
اقبال بلندمان که نوشت و می نویسد، و
بدون او زندگی و ادبیات و تجربه های
زیسته و نازیستـﮥ ما در این جهان قطعا
چیزی نه خُرد کم داشت. باشد که این
بانوی قصه گو هماره قصه ببافد و بگوید،
و در همان «خیابان خوشبختی» زادگاهش
گام بزند، با کلیدهای آینده در جیبش.
بنياد فرهنگی هوشنگ گلشيری
اردیبهشت 1393
|
از
مژده دقیقی، مترجم و ویراستار آثار گلی ترقی،
دعوت شد به نمایندگی از ایشان لوح تقدیر و
تندیس جایزۀ گلشیری را از کامران فانی دریافت
کند.
مژده
دقیقی پیام کوتاه گلی ترقی را برای حاضران
قرائت کرد.
|
با
یک دنیا تشکر از خانم طاهری و باسلام به
دوستان عزیز و همه کسانی که در این مجلس حضور
دارند.
افسوس
می خورم از این که نتوانستم زود تر برگردم و
با شما باشم. مگر این زندگی حسود فرصت می دهد ؟
کتابم را که قرار است به زودی منتشر شود ــ
امیدوارم ــ به تک تک شما تقدیم می کنم البته
در صورتی که آن را خریده باشید.
با
تشکر دوباره گلی ترقی
|
رمان
اول
داوران
این بخش از میان چهار رمان نامزد دریافت جایزه
یک اثر را به عنوان برنده و یک اثر را به عنوان
اثر شایستـﮥ تقدیر ویژه شناخته اند.
محمد
حسینی، از داوران رمان اول این دوره رأی
داوران دربارۀ اثر برنده را قرائت کرد.
|
داستاننویس
گرامی
جناب
آقای حامد اسماعیلیون
هیئت
داوران رمان اول سیزدهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ
گلشیری
رمان
دکتر داتیس را به
دلیل:
-
توفیق
در خلق جامعهای کوچک
با ظرفیت بازنمایی فرهنگی به گستردگی
یک سرزمین و تحلیل چرایی رو به ویرانی بودن
جامعه در عین مدرن شدن؛
-
توفیق
در خلق ضرباهنگ پرشتاب کار و تکاپوی شخصیت
اصلی در هماهنگی با رشد شتابناک جامعـﮥ
پیرامونش و تنیدن حیات فردی او در تاروپود
حیات اجتماعی شهرکی در حاشیـﮥ تهران؛
-
توفیق
در خلق رمانی متعارف و واقع گرا که به یمن
ابتکارات نویسنده و نگاه دقیق اجتماعی او
فرمی مناسب زمانـﮥ کنونی یافته است؛
-
افت
و خیز مناسب حرکت شخصیت اصلی از ابتدای ورود
به صحنـﮥ داستان تا خروج او از صحنه و تغییر
و تحول ملموس او؛
-
ساختار
خوب و منسجم و طرح داستانی سنجیده که تجربـﮥ
عاطفی شخصیت اصلی را در نقطـﮥ بحرانی با
مسائل اجتماعی و سیاسی گره میزند؛
-
استفادۀ
داستانیِ خلاق از زبان و دانش تخصصی؛
-
توفیق
در همراه کردن مخاطب با متن و درگیر کردن او
با پرسشها و مسائل اخلاقی کنونی
برندۀ
عنوان بهترین رمان اول سال 1390 شناخته است.
قلــمتان
بــر دوام بـاد تــا بـاز هـم بر غـنای
ادبـیـات داسـتانی فـارسی بـیفزایید.
|
بنیاد
فرهنگی ـ مطالعاتی هوشنگ گلشیری
|
داوران
بخش رمان: فرشته احمدی، محمد حسینی، کامران سپهران
|
بابک
احمدی تندیس و لوح تقدیر همراه با جایزۀ نقدی (ده
میلیون ریال) را به نمایندۀ حامد اسماعیلیون
که ساکن کانادا است اهدا کرد.
پوریا
اسماعیلیون، برادر حامد اسماعیلیون، پیامی
را که نویسنده فرستاده بود قرائت کرد.
«سلام
خدمت تمام حاضران و دوستان گرامی
در
ابتدا از حسنِ نظر داوران و تلاشِ بیپایانِ
مؤسسین و یاورانِ بنیاد هوشنگ گلشیری تشکر می
کنم.
بد
ندیدم دربارۀ نوشتنِ این کتاب شرحی کوتاه
بدهم. روزهایی که دکتر داتیس را می نوشتم
تازه پا از ایران بیرون گذاشته بودم. سرمای
تورنتو، انبوهِ برف، بوها، آدمها، همهچیز
برایم تازه و غیرمنتظره بود. بعد از یکی دو ماه
سرگردانی تازه راه و چاهی پیدا شده بود و
دانسته بودم برای اثباتِ خودم که در کشورم چه
بوده ام باید از سدهای متعدد بگذرم. روزگارم
به درس خواندن در کتاب خانههای طاق و جفتِ
فرنگِ دور می گذشت. روزها درس می خواندم و شب
ها که دخترم می خوابید مشغولِ نوشتن می شدم.
روزهایی بود سخت و ملالآور که مدام و هر
ثانیه از خودم می پرسیدم چرا ایران را ترک
کرده ام. مگر آنجا مالِ ما نبود؟ پشیمان
نبودم، اما دلم می خواست بدانم آیا برای پا
گذاشتن بر این زمینِ سرد دلایل کافی دارم یا
نه. دکتر داتیس را نوشتم تا به خودم پاسخی
بدهم که بیابم آیا در کاری که کرده ام، کاری که
کرده ایم، یعنی مهاجرت، حق با ما بوده است یا
نه. جوابم را گرفتم؟ نه نمیدانم. در چهارمین
سال و با اینکه همه چیز آسان تر به نظر می رسد،
یعنی امتحان های دشوار را از سر گذرانده ام،
به کاری مشغول ام و دغدغـﮥ آب و نان ندارم و
کتابم در ایران جایزه ای میبرد به نامِ
نویسنده ای که مانندِ خیلی های دیگر ماند،
شکیبا بود و سر خم نکرد، باز هم هر روز تقریباً
هر روز در فاصلـﮥ رانندگی به محلِ کارم که از
دشت های فراخ و جاده های بی رفت و آمد می گذرد
از خودم می پرسم آیا کار درستی کرده ام و آیا
روزی وقتِ برگشتن فراخواهد رسید و آیا روزی با
خودم خواهم گفت دکتر داتیس و هرکسِ دیگری که
سرزمینی را ترک می کند اشتباه کرده است؟ نمیدانم.
هنوز هم جوابش را نمی دانم.
باز
هم تشکر میکنم
حامد
اسماعیلیون »
در ادامـﮥ برنامه
فرشتـﮥ احمدی، از داوران بخش رمان اول این
دوره، رأی داوران برای اثر شایستـﮥ تقدیر را
قرائت کرد.
داستان
نویس گرامی
جناب
آقای محمود سعیدنیا
هیئت
داوران رمان اول سیزدهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ
گلشیری
رمان
یک رمانس دانشگاهی
مرگبار را به دلیل:
-
خلق
روایتی نامألوف با راوی
ای نامأنوس و
پیش بینی
ناپذیر و فراهم
آوردن تجربـﮥ زیبایی
شناختی بدیع
برای خواننده؛
-
حرکت
بر کمرنگ ترین
خط داستانی همچون بندبازی که خواننده را
نگران و بیدار با خود همراه می
کند؛
-
برهم
زدن قواعد آزموده
شدۀ داستان
نویسی برای
نشان دادن ناکارآمدی آنها در بازنمایی
واقعیت؛
-
زبان
در خورِ متن همراه با شگردهایی چون تبدیل
کلیات و گزین
گویههای
فلسفی به امور جزئی و ملموس داستانی؛
-
سبکبار
کردن روایتی تلخ و سنگین به مدد طنز
شایستـﮥ
تقدیر دانسته است.
قلــمتان
بــر دوام بـاد تــا بـاز هـم بر غـنای
ادبـیـات داسـتانی فـارسی بـیفزایید.
|
|
بنیاد
فرهنگی ـ مطالعاتی هوشنگ گلشیری
|
داوران
بخش رمان: فرشته احمدی، محمد حسینی، کامران سپهران
|
به دلیل اینکه محمود
سعیدنیا ساکن بوشهر است، ضیاء موحد، شاعر و
عضو هیئت امنای بنیاد، لوح تقدیر و جایزۀ نقدی
(پنج میلیون ریال) را به نمایندۀ ناشر، آقای
مستقیمی، اهدا کرد.
آقای مستقیمی از نشر
حرفه هنرمند در سخنانی کوتاه از بنیاد و
داوران جایزۀ گلشیری سپاسگزاری کرد.
بنیاد
فرهنگی ـ مطالعاتی هوشنگ گلشیری
|
داوران
بخش رمان: فرشته احمدی، محمد حسینی، کامران سپهران
|
در
انتهای برنامه مهدی ربّی از طرف داوران
مجموعه داستان اول تک داستان های برگزیدۀ
داوران این دوره را معرفی کرد.
تک داستان
های برگزیدۀ داوران بخش مجموعه داستان اول بر
اساس ترتیب الفبایی نام مجموعه داستان های
اول منتشرشده در سال 1391
-
«شاید،
احتمالاً، حتماً» از مجموعـﮥ
آقای قاضی چه حکمی می دهید؟ نوشتـﮥ
فرحناز علیزاده، گلآذین
-
«پیرهن
قرمزی» از مجموعـﮥ
از خانه تا خیابان، نوشتـﮥ
افسانه عیسی زاده، فرهنگ ایلیا
-
«پیرمرد
و نبرد الجزیره» از مجموعـﮥ
این سفیدی برف نیست، نوشتـﮥ
حسن فرامرز، افکار
-
«ممکن
است خیلی ها برای مردنش گریه کرده باشند» از
مجموعـﮥ
بوی قیر داغ، نوشتـﮥ علی اکبر
حیدری، روزنه
-
«بیدارش
کن» از مجموعـﮥ بهت زدگی و داستان های
دیگر، نوشتـﮥ پیام ناصر، نشر مرکز
-
«مرغ
دریایی» از مجموعـﮥ
در هوای گرگ و میش، نوشتـﮥ محسن
عباسی، رخداد نو
-
«مردمک
های لیلی» از مجموعـﮥ
رنگ لثه ی ببر، نوشتـﮥ حمید
پارسا، افکار
-
«خط
خوردگی» از مجموعـﮥ
سمفونی قورباغه ها، نوشتـﮥ کرم
رضا تاج مهر، نشر قطره
-
«مرد
اسیر» از مجموعـﮥ شما از کجا بادمجان می
خرید؟، نوشتـﮥ دینا کاویانی، هیلا
-
«مرمت»
از مجموعـﮥ
کاج های مورّب، نوشتـﮥ علی
چنگیزی، نشر چشمه
-
«طیاره
پرواز می کند» از مجموعـﮥ
کتلت سرد،
نوشتـﮥ امید پناهی آذر، هیلا
-
«برای
ح. م.» از مجموعـﮥ
کی سیب می خوره؟، نوشتـﮥ
میلاد صادقی، کتابسرای تندیس
-
«پشهها»
از مجموعـﮥ
گفته بودی به هر حال، نوشتـﮥ
انسیه ملکان، مروارید
-
«جریش
کشی» از مجموعـﮥ مرده بازی، نوشتـﮥ
مهدی موسوی نژاد، افراز
-
«کلمه
بازی» از مجموعـﮥ
هزارگره، نوشتـﮥ مریم فردوسی،
نیستان
-
«رؤیا
قانون نداره» از مجموعـﮥ هیچ کس به من
نگفت، نوشتـﮥ آناهیتا حداد، فرهنگ
ایلیا
-
«شوهر
زعفرانی» از مجموعـﮥ هیچ وقت پای زن ها
به ابرها نمی رسد، نوشتـﮥ مرضیه
سبزعلیان، ثالث
فرزانه طاهری در پایان از حاضران تشکر کرد
و اظهار امیدواری کرد که سال دیگر هم بنیاد
بتواند جایزه را به سرانجام برساند و در زمان
مناسب در محلی عمومی و به گونه ای شایستـﮥ
داستان نویسان و تمامی دوستداران ادبیات
داستانی ایران این مراسم را برگزار کند.
|
عکسها:
علی شيرخدايی
انعکاس خبر و
واکنشها در رسانه ها
روزنامه
ها
|
راديوها
|
خبرگزاریها
|
|