گروه فرهنگي؛ يکي از مهم ترين اتفاقات سينماي امريکا، مراسم اهداي جوايز «SAG» به شمار مي آيد که در روز 27 ژانويه(هفتم بهمن) تقريباً يک ماه پيش از جوايز اسکار برگزار مي شود.

اين جوايز شاخص بسيار مهمي براي نامزدهاي احتمالي است چرا که انجمن بازيگران امريکا(SAG) بيشترين عضو را ميان اعضاي راي دهنده آکادمي علوم و هنرهاي سينمايي دارد.

در واقع به خاطر حق راي اعضاي اين انجمن، فهرست نامزدهاي احتمالي اسکار شباهت بيشتري با نظرات و انتخاب هاي اين انجمن دارد تا با نگاه منتقدان. امسال فيلم «به سوي طبيعت وحشي» به کارگرداني «شون پن» در چهار رشته از جمله گروه بازيگري و بهترين بازيگر مرد نامزد دريافت جايزه از اين مراسم ساليانه است. «پيرمردان وطن ندارند» آخرين ساخته برادران کوئن و «مايکل کليتن» نيز هر يک در سه رشته براي دريافت جايزه رقابت مي کنند. «قطار سه و 10 دقيقه به يوما» موزيکال «اسپري مو» و «گانگستر امريکايي» از ديگر نامزدهاي بهترين گروه بازيگري به شمار مي آيند و جالب اينکه دو فيلم «تاوان» و موزيکال «سوئيني تاد» از فهرست حذف شده اند و اين موضوع نشان مي دهد امسال براي رسيدن به اسکار رقابت سخت تر از سال هاي قبل است. پيت هاموند منتقد لس آنجلس تايمز معتقد است؛ فهرست نامزدها تقريباً بيشتر به خاطر کساني که در آن نيستند، اهميت دارد. با اين فهرست ديگر نمي توانيد با قاطعيت بگوييد که چه کساني نامزد اسکار مي شوند.

از ديگر نامزدهاي فهرست امسال SAG مي توان به کيت بلانشت ستاره استراليايي اشاره کرد که براي دو فيلم «اليزابت؛ عصر طلايي» و «من وجود ندارم» به ترتيب در بخش بهترين بازيگران و بهترين بازيگر زن نقش مکمل نامزد دريافت جايزه است. در بخش بهترين بازيگر زن ماريدن کوتيارو، آنجلينا جولي و جولي کريستي با بلانشت رقابت مي کنند. در بخش بهترين بازيگر مرد، دانيل دي- لوئيس، رايان گاسلينگ و ويگومورتسن با اميل هرش بازيگر نقش اول فيلم شون پن رقابت مي کنند. نکته عجيب راه نيافتن جاني دپ به اين بخش است در حالي که اين بي شک يکي از متفاوت ترين نقش هاي اين بازيگر سرشناس است. نامزدهاي هشتادمين دوره مراسم اهداي جوايز اسکار روز 22 ژانويه(دوم بهمن) اعلام و مراسم روز 24 فوريه(پنجم اسفند) در کداک تياتر هاليوود برگزار مي شود.

گروه فرهنگي، سجاد صاحبان زند؛ هفتمين دوره جايزه ادبي هوشنگ گلشيري در حالي به پايان رسيد که حضور گرم نويسندگان و هنرمنداني همچون محمود دولت آبادي، سيمين بهبهاني، بهمن فرمان آرا، جمال ميرصادقي، سيدعلي صالحي، مژده دقيقي و بسياري ديگر از چهره هاي فرهنگي، به سردي ادبيات در اين روزهاي سرد پاييزي، گرما و حلاوتي خاص بخشيد.به رغم همه حاشيه ها اين دوره جايزه ادبي هوشنگ گلشيري هم بالاخره به پايان رسيد و برندگان بعد از دريافت لوح تقدير و چند سکه به خانه هايشان رفتند. البته هميشه هستند کساني که به داوري ها انتقاد مي کنند و آنها را سليقه يي مي دانند و معتقدند که در اين جايزه ها باندبازي حرف اول و آخر را مي زند. ممکن است در ميان اين افراد چند نفر هم باشند که کتابشان به مرحله نهايي نرسيده باشد يا نويسندگاني که خود را از «باند»هاي داورهاي جايزه ندانند. هميشه حاشيه هايي از اين دست وجود دارد. اما جاي شکرش باقي است که جايزه گلشيري بعد از مشکلات فراواني -مشکل پيدا کردن محلي براي برگزاري مراسم پاياني يکي از آنها بود- برگزار شد و در مراسمش هم چهره هاي مهم فرهنگي - ادبي حضور يافتند.در ابتداي مراسم فرزانه طاهري همسر هوشنگ گلشيري و يکي از اعضاي هيات امناي بنياد وي، گزارشي کوتاه از نحوه برگزاري هفتمين دوره اين جايزه ارائه داد و سپس از مشکلات يافتن محلي براي مراسم پاياني آن گفت. پس از وي نسترن موسوي دبير جايزه به ارائه آمار و ارقام نويسندگان شرکت کننده در جايزه پرداخت. وي در بخش هايي از صحبت هايش به دو نکته يي پرداخت که بسياري آن را در سال هاي گذشته از نقاط ابهام اين جايزه دانسته بودند. وي گفت در اين دوره ديگر آثار هيات امناي بنياد گلشيري مورد قضاوت قرار نمي گيرند. اين گفته موسوي به حاشيه هايي مرتبط مي شوند که پس از برگزيده شدن حسين سناپور در ششمين دوره جايزه گلشيري مطرح شد. دبير هفتمين دوره جايزه گلشيري سپس به چگونگي انتخاب آثار اول نويسندگان اشاره کرد و گفت که چون رمان و داستان کوتاه دو مقوله جداي از هم به حساب مي آيند، از اين دوره هر نويسنده يي که براي اولين بار در هر کدام از اين ژانرها اثري خلق کرده باشد، مي تواند در بخش کتاب اولي ها شرکت کند. در بخش هاي بعدي برنامه فيلم داستان خواني نامزدهاي دريافت جايزه پخش شد و پس از آن برندگان هر بخش معرفي شدند. وحيد پاک طينت (حلقه کنفي)، مصطفي دشتي (خرچنگ هاي بلوري)، شهلا سلطاني (آقاجان شازده)، حسين سليماني (بيمار مقيم) و حسين مرتضاييان آبکنار (عقرب روي پله هاي راه آهن انديمشک) نامزدهاي دريافت جايزه در بخش بهترين رمان اول بودند. جايزه اين بخش در حضور بابک احمدي و ليلي گلستان (به نمايندگي از هيات داوران در اين بخش) به مرتضاييان آبکنار رسيد. وي همانند بسياري از کساني که در بخش هاي بعد موفق به دريافت جايزه شدند به تکان دادن سري و گفتن «متشکرم» اکتفا کرد. ليلي گلستان در بيانيه هيات داوران دلايلي همچون «گشودن منظري نامتعارف به جهان داستان جنگ و تبديل آن به رويدادي وهمي و باورپذير کردن تصويرهاي هولناک از رنج قربانيان گمنام خشونت»، «نمايش تاثيرگذار زخم التيام نيافتني جنگ بر روان ناقهرمانان در روايتي تکه تکه و غيرخطي از حاشيه جنگ»، «به کارگيري زباني دقيق و بي حشو و زوايد و گفت وگوهايي در خور فضاهاي کابوس وار» و... را از دلايل انتخاب اين رمان عنوان کرد. در بخش بهترين مجموعه داستان، محمدآصف سلطان زاده توانست با مجموعه «عسگر گريز» به جايزه گلشيري دست يابد. اين نويسنده افغاني در دور اول برگزاري جايزه گلشيري نيز با مجموعه داستان «در گريز گم مي شويم» به عنوان برتر دست يافته بود. محمدرحيم اخوت (باقي مانده ها)، ناصر زراعتي (بيرون پشت در)، علي صالحي (لکه هاي گل)، مرتضي کربلايي لو (زني با چکمه ساق بلند سبز) و سيامک گلشيري (من عاشق آدم هاي پولدارم) از ديگر نامزدهاي دريافت جايزه در اين بخش بودند. جايزه اين بخش توسط حميدرضا نجفي و محمد يعقوبي به محمد تقوي اهدا شد که به نيابت از سلطان زاده در مراسم حاضر بود. داوران اين بخش «نگاه به جنگ از منظري ديگر با ارائه تصاويري قوي و عميق از اميد و نوميدي، تباهي و جهل و درماندگي انسان هاي گرفتار در ميانه خشونت و ويراني»، «تنوع و تازگي در تکنيک هاي روايت» و... را از دلايل انتخاب اين اثر سلطان زاده عنوان کردند. جايزه بخش رمان با حضور بهمن شعله ور همراه بود که پس از غيبت 42ساله اش، اين روزها در بيشتر مراسم فرهنگي حضور مي يابد. محمود حسيني زاد در ابتدا به خاص بودن رمان اصغر الهي اشاره کرد و سپس دلايل موفقيت آن را در بيانيه هيات داوران عنوان کرد. در اين بيانيه مواردي همچون «داشتن زباني موجز و روان در روايت»، «تداخل و فشردگي زمان ها در خدمت ساختاري هوشمندانه»، «توفيق در خلق روايتي تکه تکه با لايه هاي داستاني متعدد و فرمي پيچيده» و... به عنوان دليل انتخاب اين رمان مطرح شده است. سپيده شاملو (سرخي تو از من) و ماه منير کهباسي (خط تيره، آيلين) ديگر نامزدهاي دريافت جايزه در اين بخش بودند. بخش داستان اول هفتمين جايزه گلشيري با موفقيت اميرحسين خورشيدفر همکار ما در روزنامه اعتماد همراه بود. خورشيدفر پيش از اين نيز در جايزه ادبي «گام اول» و «مهرگان ادب» به موفقيت رسيده بود و در جايزه کتاب سال منتقدان و نويسندگان، نامزد دريافت جايزه بود. هيات داوران اين بخش مجموعه داستان «زندگي مطابق خواسته تو پيش مي رود» را به دليل «لحن هماهنگ با فرم در بيشتر داستان ها و حفظ آن در روند روايت»، «نثري روان با جملات چندوجهي که در عين اندوه طنزي در خود نهفته دارد» و «ارائه چشم اندازي متفاوت و ديگرگونه از تنهايي آدم ها و کسالت رخوت آور زندگي شهر» به عنوان بهترين مجموعه داستان اول برگزيد. بيانيه اين بخش از هشتمين دوره جشنواره گلشيري توسط ناهيد طباطبايي قرائت شد. سودابه اشرفي (فردا مي بينمت)، سعيد بردستاني (هيچ)، آذردخت بهرامي (شب هاي چهارشنبه) و ليلي دقيق (چرت کوتاه) از ديگر نامزدهاي دريافت جايزه اين بخش بودند. اهداي جايزه اين بخش توسط ناهيد طباطبايي و ضياء موحد انجام شد. کامران بزرگ نيا، محمود حسيني زاد، مهناز کريمي، ليلي گلستان، حميدرضا نجفي، علي خدايي، ناهيد طباطبايي، محمود فلکي، يعقوب يادعلي و محمد يعقوبي داوران بخش هاي مختلف اين دوره جايزه ادبي گلشيري بودند.

رئيس حوزه هنري در مراسم اختتاميه چهارمين جشنواره سراسري تئاتر ماه گفت؛ نگاه بسياري از مديران عرصه هاي مختلف به هنر تشريفاتي است و فقط براي پر کردن اوقات فراغت از آن استفاده مي کنند. به گزارش مهر، مراسم اختتاميه چهارمين جشنواره تئاتر ماه پنجشنبه شب با حضور رئيس حوزه هنري، مديرکل هنرهاي نمايشي، مدير امور نمايش حوزه هنري و جمعي از مسوولان و هنرمندان در تالار انديشه حوزه هنري برگزار شد.بنيانيان در اين مراسم با تشبيه جشنواره به روزهاي ميوه چيني گفت؛ «وقتي به استان ها سفر مي کنم در کنار زيبايي هاي تئاتر شاهد کمبود امکانات هستم. تئاتر نيازمند يک حمايت گسترده و جدي در سراسر کشور است و از ابتدا تا انتها نيازمند حمايت هاي مالي است. طبق گفته مقام معظم رهبري کساني که در پي تحول فرهنگي هستند بايد اين نياز را درک کنند.»رئيس حوزه هنري خاطرنشان ساخت؛ «بسياري از مشکلات سياسي و اجتماعي ما فرهنگي است، اما درآمدهاي نفتي نمي گذارد ما اين موضوع را بفهميم. يکي از دلايلي که اهميت فرهنگ درک نمي شود اين است که انسان و فرهنگ در کشورهايي که منابع طبيعي دارند، مظلوم واقع مي شود.»

 اهداي نشان به افتخارآفرينان فرهنگ ايران در شب چله چلچراغ

جشن شب چله نشريه چلچراغ يکشنبه شب با حضور چهره هاي مختلف فرهنگي و هنري در سالن همايش هاي ميلاد برگزار مي شود. اين جشن مطابق روال چند سال گذشته توسط نشريه چلچراغ و به مناسبت بلندترين شب سال با حضور هنرمندان و شخصيت هاي فرهنگي برگزار خواهد شد. در جشن شب چله امسال، نشان ويژه چلچراغ به افتخارآفرينان فرهنگ ايران در عرصه هاي فرهنگي هنري و نيز افراد منتخب نسل سوم اهدا مي شود.

 کانون کارگردانان تئاتر به دبير جشنواره فجر دوباره نامه نوشت

کانون کارگردانان خانه تئاتر دومين نامه خود را براي رسيدگي به اعتراض هنرمنداني که کارشان در جشنواره فجر رد شده بود به دبيرخانه اين جشنواره ارائه کرد. 

«ميم مثل مادر» سوني پيکچرز را تحت تاثير قرار داد

به گفته مديران بنياد سينمايي فارابي مسوولان کمپاني سوني پيکچرز کلاسيکس پس از تماشاي فيلم «ميم مثل مادر» مرحوم رسول ملاقلي پور تحت تاثير اين فيلم قرار گرفتند. روابط عمومي بنياد سينمايي فارابي اعلام کرد پس از بازبيني فيلم مسوولان اين کمپاني عنوان کردند در کل از تماشاي فيلم لذت برده و به شدت تحت تاثير هسته پرشور داستان آن قرار گرفته اند که انگيزه يک مادر را براي حمايت از پسرش به تصوير مي کشد.

ابراهيم رها

سلام شب يلدا، خوبي؟

يلدا، واقعاً درسته؟ اين چه کاري بود تو ديشب کردي؟ اين چه کارهائيه آخه؟ من و عده يي از دوستان، تحقيق کرديم ديديم، تو، قاليباف، هاشمي رفسنجاني، هندوانه، نمايندگان مجلس، آجيل، شهرداري، تخمه کدو، علي لاريجاني، برگه زردآلود و... عده يي معلوم الحال ديگر از عوامل ايجاد تورم و افزايش تورم رواني ديوانه مجنون هستيد. اساساً اين تورم چون رواني است و عقل درستي ندارد سريع آلت دست تو و امثال تو قرار مي گيرد. يلدا، تو با اسامي مستعاري چون چله، درازترين شب سال و... فعاليت هاي کارشکنانه يي را در اين مدت اخير طراحي، پيگيري و عملي کرده يي که از چشم آگاهان پنهان نيست، تازه تحقيق کرديم ديديم کارت دانشجويي هم نداري، يلدا، دليل همدستي تو با عناصر منتقد دولت، آن هم در شب، آن هم طولاني ترين شب سال، جز کارشکني و سياه نمايي (با استفاده از تيرگي شب) چه مي تواند باشد؟ اول قاليباف آن حرف ها را زد، بعد هاشمي گفت اگر بگذارند انتخابات درست برگزار شود بعد هم تو (واي، شرمم مي شود،) تو در آن شب آن کار را کردي و پاي هندوانه را هم به مسائل سياسي و انتقاد از دولت کشاندي. همين مانده بود که هندوانه بشود کيلويي هشتصد تومن و دانه يي چهار هزار تومن تا بدين شکل همراه با معاندين استکبارزده و غربگرايي چون تخم مرغ، روغن، مسکن، تن ماهي، بنزين، آلودگي هوا و... چهره خدمات دولت را تخريب کنند. يلدا، واقعاً برگه زردآلو در مقامي است که باعث انتقاد از عزيزاني شود که شب ها نمي خوابند و کار مي کنند حتي؟ حالا اگر کسي در شب يلدا هندوانه يا آجيل يا ميوه يا... نخورد مي ميرد؟ مگر نتوانستند تخم مرغ بخورند مردند؟ مگر نتوانستند خانه بخرند مردند؟ مگر نتوانستند گوشت قرمز بخرند مردند؟ مگر نتوانستند مرغ بخرند مردند؟ مگر نتوانستند ازدواج کنند و... مردند؟ يلدا، بدان و آگاه باش که تا وقتي که در اينجا از اون بالا کفتر ميايه، کسي نمي ميرد. پس بي خود آبروي خودت را هم نبر و اينقدر تلاش مذبوحانه نکن. من مي دانم از کجا خط مي گيري، براي انتخابات هم حرف مفت نزن يلدا، همين.

Postkhoone@gemel.com

علي شروقي

در اين تب و تاب داستان شهري و در حالي که زندگي شهري با تمام نشانه ها و عناصرش روز به روز بيشتر در داستان ايراني جا باز مي کند و داستان شهري مي رود تا به ژانر غالب در ادبيات داستاني اين سال ها بدل شود، رويکرد داوران جوايز ادبي را به ويژه در بخش رمان، به گواه آثاري که جوايزي چون «مهرگان» و «گلشيري» را از آن خود کردند، مي توان رويکردي متفاوت از جريان عام تر داستان نويسي در سال هاي اخير ارزيابي کرد؛ رويکردي که به گمان برخي نشان از دلزدگي منتقدين از انبوه داستان هايي داشت که با محوريت زندگي شهري نوشته شده بودند. چنان که تنها با مرور برندگان جايزه «گلشيري» که همين ديروز برگزار شد مي بينيم بين نويسندگاني که مضمون هاي خود را از زندگي شهري گرفته بودند، تنها «اميرحسين خورشيدفر» با مجموعه «زندگي مطابق خواسته توپيش مي رود» در بخش مجموعه داستان اول جايزه «گلشيري» را از آن خود کرد. باقي برندگان اما نويسندگاني بودند با رويکردهايي متفاوت تر که مضمون مشترک در آثارشان، پيوند روايت با زمينه يي تاريخي- اجتماعي و حوادثي بود که در مقاطعي خاص از تاريخ رخ داده بودند. اين زمينه تاريخي را هم در «عقرب روي پله هاي راه آهن انديمشک يا از اين قطار خون مي چکد قربان» حسين مرتضائيان آبکنار مي توان رديابي کرد که در آن، جنگ محور وقايع داستان است، هم در «سالمرگي» اصغر الهي که تاريخ در تار و پود لايه هاي روايت تودرتوي آن تنيده شده و هم در «عسگرگريز» محمد آصف سلطانزاده که به نوعي بازگشتي است به «در گريز گم مي شويم»اش و روايتي که نويسنده در آن کتاب از يکي از مقاطع بحراني تاريخ افغانستان ارائه داده بود. نکته مشترک ديگر به ويژه در رمان هاي برگزيده در جايزه «گلشيري» دروني شدن تاريخي که تکه تکه بودن يکي از ويژگي هاي آن بود در روايت تکه تکه و چندپاره اين رمان ها و تبديل هنرمندانه محتوا به شکل اثر در آثاري چون «سالمرگي» و «عقرب روي پله هاي راه آهن انديمشک يا از اين قطار خون مي چکد قربان» بود. ممکن است بسياري دلزدگي از رمان و داستان شهري را به تنهايي براي برگزيدن آثاري متفاوت از اينگونه آثار، دليلي کافي و منصفانه ندانند، اما بدون شک اگر ادبيت متن و شکلي شدن محتوا را معيار بدانيم، ارزيابي داوران از آثار منتشر شده در سال گذشته را آن قدرها هم نمي توان غيرمتخصصانه و برخاسته از احساسات دانست، چرا که در بسياري از آثار شهري منتشر شده در سال گذشته و اوايل امسال شکاف عميق ميان شکل و محتوا مشهود بود. بر اين اساس حتي اگر بخواهيم تنها ادبيت متن را معيار قرار دهيم، آثار برگزيده امسال جايزه «گلشيري» اگر نگوييم کاملاً، دست کم مي توانيم بگوييم به طور نسبي با اين معيار همخوان بوده اند. البته يک دليل موفقيت ساختاري و مضموني آثاري چون «سالمرگي» يا «عقرب...» شايد ريشه داشتن اين گونه داستاني در پيشينه ادبيات داستاني ايران و شکل گرفتن اين آثار بر پايه تجربه هاي قبلي در زمينه اين نوع از رمان ايراني باشد. نوعي که در آن بخشي از تاريخ، بستر اصلي وقوع حوادث و شکل گيري روايت است. در حالي که رمان و داستان شهري جرياني است که از شکل گيري آن در ابعادي اينچنين گسترده زمان زيادي نمي گذرد و اين گونه از داستان نويسي پيشينه يي آنچنان ريشه دار را پشت سر ندارد و آثار قديمي تري هم که مي توان آنها را داستان شهري به معناي متعارف آن به شمار آورد، آثاري هستند که سال ها است ديگر منتشر نشده اند و دسترسي به نسخه هاي قديمي شان هم دشوار است. هنوز آنچه مي توان به عنوان نقطه قوت داستان شهري ايراني از آن ياد کرد، بيشتر بکر بودن مضمون است و تا تبديل شدن کامل اين مضمون به ادبيت متن و شکل گرفتن زباني کاملاً هماهنگ با اين مضمون راه درازي در پيش است. بنابراين اگر بخواهيم دور از حاشيه و احساسات به برندگان جايزه يي چون جايزه «گلشيري» بنگريم ناچاريم اقرار کنيم که مثلاً نويسنده يي چون آبکنار را حتي اگر شاگرد «گلشيري» هم نبود، مي توانستيم همان قدر شايسته دريافت جايزه بهترين رمان اول بدانيم که نويسندگان ديگري را که امسال بحق اين جايزه را از آن خود کردند و شاگرد «گلشيري» هم نبودند و برخي از آنها چه در جنس کار و چه از لحاظ مناسبات شخصي کوچک ترين ربطي به «زنده ياد هوشنگ گلشيري» نداشتند.